- آس آب
آب آسیا، آسیای آبی
معنی آس آب - جستجوی لغت در جدول جو
- آس آب
آسی که با آب گردد آسیاب آسیا
- آس آب((س ِ))
آسیابی که با نیروی آب کار کند، آسیاب
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آب پس مانده، مایعی که پس از تخمیر یا تقطیر چیزی در ظرف باقی بماند، چای که چند دفعه آب جوش روی آن بریزند و دفعۀ آخر که در فنجان بریزند کم رنگ و بی طعم باشد
(پَ)
لغت نامه دهخدا
مقابل سرآب، آب دوم که از انگور فشرده یا گوشت پخته و غیر آن گیرند که آنرا مزه و قوتی یا بوئی کم مانده باشد: پس آب گلاب
آبی که هر موجود از آن بوجود آید، ذات خدا هویت حق تعالی. خدا نفس الرحمن، رحمت
آب دوم که از انگور و میوه و گل و مانند آن گیرند طعم و مزه و بوی آن از آب اول کمتر است مقابل سر آب: پس آب گلاب
((پَ))
فرهنگ فارسی معین
آب پس مانده، آبی که از تبخیر یا تقطیر چیزی می گیرند، چایی که چند بار آب جوش را در آن ببندند و چای کم رنگ و بی مزه ای به دست آورند